سلام بر حسین

السلام علی ساکن کربلا

دنیای بی حسین اگر آخر غم ست

دنیای باحسین به پایان نمیرسد.

از دل صحرا صدای جرس اشتران می آید

صدایی که طنینش عوالم هستی را متلاطم میکند.

نوایی که سوز آن وجود خلقت را به آتشی خاموش نشدنی میکشد

حال باید اینگونه نگاشت :

هر که دارد هوس کرببلا بسم الله

رسالت الهی

بحث خاندان که باشد ، همیشه بزرگتر خاندان ، حساب را بر سر امنیت و

آسایش آنها می گذارد . بحث خاندان که باشد ، اهل و عیال را نقطه آرامشی

می سازند و خود به تکاپو می روند .

بحث رسالت که باشد ، آن هم رسالت الهی ، اهل و عیال حتی خدا ، راضیند به

رضای او . آنجا دیگر نه آسایش طلب می کند نه آرامش و قرار .اهل و عیال

نیز بایستی گوشه ای برگزینند و گرانی بار رسالت را تقسیم کنند حتی به قیمت

جان شیرین کودکان و هتک زنان .

خداوندگار می خواهد تو را کشته و اهل و عیال تو را در اسارت ببیند .

خداوندگار می خواهد نه تو را که کل عالم را بدین بایسته ها بیازماید که بشر

در تکاپوی تعقل خویش به نقطه ی چرایی چنان فاجعه ای دست یابد و اندرز

پذیرد .

خداوندگار تو و اهل و عیالت را پیروز غایی این مرثیه قرار داد که عقل و

خرد پیروز غایی و نهایی است که عقل و خرد هدیه خداوندگارست به آنان که

می دانند .

آغاز سخن

نگاهی که طراوت و پاکی آن سر سلسله ابدیت آغازیدن باشد ، تمنای حضور

 رفیق است و شفقت بی آلایش محیط .

نگاه پاکی که مبنا بداند و از آرمان نویسد نگاه ، نگاه آینه داری است مطمئن و

 بزرگ ، نگاه شکیبایی به افضل اوقات آدمی که صبوحی بر آسمانه های آن

سیطره افکند و سلیم تر بپاید  و چه جاودانه تر از ماندنیها و گفتنیها!

گویا که معراج سخن ، مفتاح همان نگرشی باشد که آینه داری را به ترویج

نشیند و بر ایستاترین گونه ی سخن ، ظریف ترین نقدها بنشاند که بایستی بهتر

 بود و بهتر پائید .

در افقی که مبنای سخن قرار می گیرد ، رنج پذیرفتن آرمانهای محیط ، ارزنده

تر از سایش های سپاس است بر در کلام و آنچه می رود همه بدان امید است

و این آرزو .

حسین

سخن از حسین که باشد زبان قاصر است و هرچه از هرکجا که به سطر در

آید کسری از گزیده گوئی های بشری است . سخن از حسین ، سلسله جنبان

حضور ملایک است که در پرتو ازلی ترین بودنها تعریف می شود .

آنجا که گفته اند نینوایش از دیرباز مهد عرفان رسالت بود و خون به ناحق

ریخته اش ، در شریان اشکهای بشریت جاری و پیام خونبارش ، رهاترین

بهار هدایت و شیواترین تبیین ایمان .

هر سال ، نگاه پر امید آدمیت بر شور و اشتیاقی است که یاد حسین می آفریند 

و نام او ادامه می دهد وانعکاس هجران او دست مایه غراترین سخنرانی و

سخنوری ، که حسین کلاس درسی است  پایا و مانا .

حسین ابدیتی است از زلالترین ها .