بحث خاندان که باشد ، همیشه بزرگتر خاندان ، حساب را بر سر امنیت و
آسایش آنها می گذارد . بحث خاندان که باشد ، اهل و عیال را نقطه آرامشی
می سازند و خود به تکاپو می روند .
بحث رسالت که باشد ، آن هم رسالت الهی ، اهل و عیال حتی خدا ، راضیند به
رضای او . آنجا دیگر نه آسایش طلب می کند نه آرامش و قرار .اهل و عیال
نیز بایستی گوشه ای برگزینند و گرانی بار رسالت را تقسیم کنند حتی به قیمت
جان شیرین کودکان و هتک زنان .
خداوندگار می خواهد تو را کشته و اهل و عیال تو را در اسارت ببیند .
خداوندگار می خواهد نه تو را که کل عالم را بدین بایسته ها بیازماید که بشر
در تکاپوی تعقل خویش به نقطه ی چرایی چنان فاجعه ای دست یابد و اندرز
پذیرد .
خداوندگار تو و اهل و عیالت را پیروز غایی این مرثیه قرار داد که عقل و
خرد پیروز غایی و نهایی است که عقل و خرد هدیه خداوندگارست به آنان که
می دانند .