سخن از حسین که باشد زبان قاصر است و هرچه از هرکجا که به سطر در
آید کسری از گزیده گوئی های بشری است . سخن از حسین ، سلسله جنبان
حضور ملایک است که در پرتو ازلی ترین بودنها تعریف می شود .
آنجا که گفته اند نینوایش از دیرباز مهد عرفان رسالت بود و خون به ناحق
ریخته اش ، در شریان اشکهای بشریت جاری و پیام خونبارش ، رهاترین
بهار هدایت و شیواترین تبیین ایمان .
هر سال ، نگاه پر امید آدمیت بر شور و اشتیاقی است که یاد حسین می آفریند
و نام او ادامه می دهد وانعکاس هجران او دست مایه غراترین سخنرانی و
سخنوری ، که حسین کلاس درسی است پایا و مانا .
حسین ابدیتی است از زلالترین ها .